انسان واقعی انسانی است که همواره در آسمان ذهن خود در پی یافتن این پرسش است که چگونه می توان بهترین بود؟! اینکه یک انسان چگونه می تواند در اخلاق و رفتار و حرکات و سکنات، خود را به عالی ترین درجه ی انسانیّت برساند، به گونه ای که قیامت از آثار درخشان آن بهره برده و خود را شریف ترین جایگاه انسانیّت – که همجواری با اولیاء خداوند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(صلوات الله علیهم اجمعین) باشد- ببیند؟ …
بهترین شدن نیاز به انجام دستورات نورانی و معنوی الهی دارد که انسان در پرتو انجام آنها می تواند به آرزوی دیرینه ی خود دست یابد.
یکی از آن دستورات آسمانی، کمک رسانی به تنگدستان و دستگیری از فقرا است. این عمل نورانی جایگاه بس بلندی در پیشگاه خداوند بی همتا دارد که هرگز نباید آن را به دیده ی حقارت نگریست. اهمیّت این خصلت آسمانی در حدی است که خداوند مهربان در کلام نورانی خود، بعد از آیات مربوط به معاد آیات مربوط به انفاق و دستگیری از فقرا را مطرح می کند و این اوج اهمیّت مسئله کمک رسانی به فقراء را می رساند.
فقیر را دست کم نگیرید
سرور عالم، پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: خداوند متعال، در روز قیامت خواهد فرمود: که برگزیدگان خلق من کجایند؟ ملائکه در جواب عرض می کنند: پروردگارا ایشان کیستند؟ خطاب می رسد که: فقرای مسلمین که به داده من قانع و به قضای من راضی بودند، ایشان را داخل بهشت کنید. پس ایشان وارد بهشت شده و به عیش و خوشگذرانی مشغول می شوند(در حالی که) سایر مردم گرفتار محاسبه (اعمال) خود می باشند.
از بیان نورانی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) استفاده می شود که: کسانی که در دنیا طعم تلخ فقر و نداری را تحمّل و زندگی رقّت بار و رنج آور فقیرانه را با جان و دل خریداری نموده اند و در اثر سرمایه ی عظیم ایمان که در وجودشان نهفته است، ذرّه ای شکوه و گلایه به درگاه خداوند بی مثال نبرده اند، قیامت از جایگاه بلندی در پیشگاه خداوند مهربان برخوردار بوده و از توجّه و عنایت ویژه ی حضرت حق بهره مند می شوند، به گونه ای که در آن روز و انفسا خداوند بی مثال حساب آنها را از سایرین جدا نموده و قلب تشنه آنها را از دریای بی کران فیض و رحمت خویش سیراب می نماید.
در حدیث دیگری از آن سرور عالم وارد شده که حضرت فرمود: ( یا علی: اوحی الله تعالی إلی ابراهیم: اکرم ضیفی کما تکرم ضیفک. قال: یا رب من ضیفک قال الفقیر الحقیر بین الناس)۲. ای علی خداوند متعال به ابراهیم (ع) خطاب نمود که: میهمان من را احترام کن، همانگونه که به میهمان خود احترام می کنی. حضرت ابراهیم (ع) عرض می کند: خدایا میهمان تو کیست؟! خطاب می رسد: فقیری که بین مردم حقیر و کوچک شمرده می شود.
بنابراین بر ما لازم و ضروری است که به فقرا جامعه که میهمانان الهی در میان ما هستند، احترام گذاشته و از عمق جان به آنها عشق ورزیده و محبّت آنها را در خانه ی قلب خویش جای دهیم، و همواره در صدد حل مشکلات آنها و سامان بخشیدن به زندگی آن عزیزان باشیم.
پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: خداوند متعال، در روز قیامت خواهد فرمود: که برگزیدگان خلق من کجایند؟ ملائکه در جواب عرض می کنند: پروردگارا ایشان کیستند؟ خطاب می رسد که: فقرای مسلمین که به داده من قانع و به قضای من راضی بودند، ایشان را داخل بهشت کنید. پس ایشان وارد بهشت شده و به عیش و خوشگذرانی مشغول می شوند(در حالی که) سایر مردم گرفتار محاسبه (اعمال) خود می باشند
عشق ورزی امام حسن مجتبی (علیه السلام) به فقرا
ابن شهر آشوب روایت کرده است که: روزی امام حسن علیه السلام بر جمعی از گدایان که مقداری نان خشک بر روی زمین گذاشته و می خورند، عبور کرد، وقتی نظرشان بر آن حضرت افتاد، به ایشان گفتند که بیایید با ما هم غذا شوید. حضرت از اسب پیاده شد و فرمود خدا متکبران را دوست ندارد. کنار آنها نشست و از غذای آنها میل نمود، به برکت وجود آن حضرت، از آن طعام چیزی کم نشد. سپس حضرت آنها را به میهمانی دعوت نموده و بهترین غذاها را برایشان حاضر کرد و با لباسهای قیمتی و ارزشمند آنها را زینت بخشید.
ماجرایی که از نظر مبارک شما خوانندگان محترم گذشت نمونه ای از دریای خروشان لطف و کرامت آن امام عزیز بود.
با مطالعه و دقّت نظر در زندگی سراسر نور آن امام همام، به روشنی می توان یافت که ایشان نسبت به دردمندان و مستمندان و فقرا جامعه از قلبی رئوف و پر مهری برخوردار بود به گونه ای که با خرابه نشینان و اقشار کم درآمد همراه و همنشین می شد، درد دل آنها را با جان و دل شنیده و به آن ترتیب اثر می داد، چه بسا افراد ضعیف و ناتوان و درمانده از شهرها و مناطق دیگر به امید دستگیری امام مجتبی (علیه السلام) به مدینه منوره می آمدند و از آن دریای جود و کرم و سخا بهره مند می شدند.
شایسته است که ما نیز در این زمینه به آن بزرگوار و سایر ائمّه ی معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) اقتداء نموده و در رفتار و عملکرد خود نسبت به فقرا از آن عزیزان الگو بگیریم تا در پرتو این الگو پذیری، قیامت از نعمت شیرین و لذّت بخش شفاعت آن کشتیان نجات بخش الهی بهره مند شویم.
خطر بی احترامی به فقیر
شاید تاکنون در زندگی با افرادی که به فقرا به دیده ی حقارت نگریسته و آنها را مورد بی احترامی و اهانت قرار می دهند، برخورد نموده باشید. اینگونه از افراد در اثر تکبر و غرور و خود بزرگ بینی دچار چنین خصلت زشت شیطانی گشته اند. ضعف ایمان و تقوا و مستی مال دنیا با آنها چنان کرده که ثروت و دارایی را مایه ی بزرگی و عزّت و سربلندی دانسته و چون پادشاهان از خدا بی خبر، با مستمندان و فقرا برخورد می نمایند.
باد تکبری که در سینه پرورش داده اند به اندازه ای است که هرگز حاضر به همکلامی با فقیر نمی شوند و آن را برای خود عار و ننگ می دانند، غافل از اینکه چنین حالتی در آنها، مایه ی بدبختی و بیچاره گی و سیه رویی است، به گونه ای که در اثر این خصلت بسیار زشت، از درجه ی رفیع انسانیّت سقوط و در چاه هلاکت گرفتار می شوند و به شدّت مورد خشم و غضب الهی قرار گرفته و خداوند بی همتا آنها را دچار عذابی سخت و دردناک خواهد نمود. سرور گرامی اسلام، پیامبر عظیم الشأن(صلی الله علیه و آله) در یکی از سفارشات نورانی خود به امیر بیان علی ابن ابی طالب(علیه السلام) می فرماید:(یا علی: من اعز الغنی و أهان الفقیر سمی فی السموات عدو الله)۴. ای علی: کسی که ثروتمند را احترام نموده و به فقیر اهانت نماید، در آسمان ها دشمن خدا نامیده می شود.
ناگفته نماند کسانی به فقیر بی احترامی می کنند، به یقین هم در دنیا سزای عمل زشت و غیر انسانی خود را خواهند دید و هم در آخرت دچار عذاب سخت و دردناک الهی خواهند شد.
نتیجه ی بی احترامی به فقیر
نقل می کنند مردی با همسرش بر سر سفره ای نشسته بودند، غذای آنها مرغی بریان شده بود که در میان سفره قرار داده بودند، ناگهان فقیری به در خانه ی آنها آمده و درخواست کمک کرد. صاحب خانه از جای خود حرکت نموده و او را با عصبانیّت دور کرد، مدتی گذشت همین آقا که به فقیر بی احترامی کرده بود خودش فقیر شد، به خاطر تنگدستی مجبور شد که همسر خود را طلاق دهد. این زن با مرد دیگری ازدواج کرد، روزی با شوهرش بر سر سفره نشسته بودند و مرغ بریان شده ای هم در میان سفره قرار داده بودند. فقیری بر در خانه ی آنها آمد، شوهرش گفت: خوب است همین مرغ را به فقیر بدهی، زن مرغ را برداشت و به در خانه رفت و آن را به فقیر داد. وقتی بازگشت شوهر متوجه گریه همسرش شد. سبب گریه را پرسید؟! زن در جواب گفت: آن فقیر شوهر سابق من بود، ماجرای بی احترامی به فقیر را برایش شرح داد. شوهرش گفت: به خدا قسم، من همان فقیرم که به در خانه ی شما آمدم و آن مرد که شوهر سابق تو بود مرا رنجانید.۵
پیامبر عظیم الشأن(صلی الله علیه و آله) در یکی از سفارشات نورانی خود به امیر بیان علی ابن ابی طالب(علیه السلام) می فرماید:(یا علی: من اعز الغنی و أهان الفقیر سمی فی السموات عدو الله)۴. ای علی: کسی که ثروتمند را احترام نموده و به فقیر اهانت نماید، در آسمان ها دشمن خدا نامیده می شود
دعای فقیر را جدی بگیرید
گاه می شود که انسان برای رسیدن به مراد خویش ساعتها به راز و نیاز و تضرع و زاری به درگاه خداوند بی نیاز می نشیند و با نذر و نیاز حاجات خود را از عمق جان از آن قدرت بی مثال طلب می نماید، غافل از اینکه چه بسا خداوند بی همتا کلید حل مشکل او را در دست فقیر قرار داده باشد و آن کلید معجزه آسا چیزی نیست جز دعای گره گشای فقیر.
چهارمین اختر تابناک آسمان ولایت امام زین العابدین در این باره در بیانی زیبا و دلنشین به خادم خود می فرماید: (امسکی قلیلاً حتی یدعو و قال علیه السلام دعوه السائل الفقیر لا ترد)۶. اندکی دست نگه دار تا فقیر دعا کند و نیز فرمود: دعای فقیر رد نمی شود.
در روایت دیگری از امام باقر یا امام صادق(علیهماالسلام) وارد شده که حضرت فرمود: (اذا اعطیتموهم فلقنوهم الدعاء فإنه یستجاب لهم فیکم و لا یستجاب لهم فی انفسهم)۷. هرگاه به فقرا چیزی می دهید، به آنها یاد دهید که شما را دعا کنند، زیرا دعای آنها در حق شما مستجاب می شود ولی در حق خودشان مستجاب نمی شود.
از این روایات گهربار استفاده می شود که مشکلات حل نشدنی و گره های کور زندگی که آرامش و آسایش را بر هم زده و لحظات شیرین و لذت بخش زندگی را به مخاطره انداخته اند، با دعای گره گشای فقیر، حل شدنی است، چرا که این دعا برخاسته از عمق جان فقیر است و بی شک چنین دعایی به استجابت نزدیکتر است، بنابراین شایسته است که مؤمنین هرگاه به فقیر چیزی می دهند به او التماس دعا گفته و از او بخواهند که برای خیر دنیا و آخرت آنها و در رأس همه ی حاجات که عاقبت بخیری باشد دعا نماید.
در پایان، کلام خود را مزیّن می نمایم به بیانی زیبا و دلنشین از پیامبر رحمت، حضرت خاتم الانبیاء محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) حضرت می فرماید: “هرکس یک حاجت برادر خود را برآورد، چنان است که همه عمر خود را صرف بندگی خدا کرده است.”
پس بیاییم با توکل به خدا و مددجویی از آن قدرت بی مثال، کمر همّت را بسته و با تمام قوا، گرد و غبار غم و غصه را از قلب پر درد فقیر کنار زده و با دستگیری از او، چراغ امید را در دلش روشن و لبخند شادی را به لبانش بنشانیم تا آنها نیز در کنار ما، زندگی خوش و راحتی را تجربه نمایند، به امید اینکه خداوند بی همتا با این رفتار شایسته، طوفان پر تلاطم غم واندوه را از چهره ی غمدیده ما کنار نهد تا در عوض طعم شیرین زندگی واقعی را در اعماق جان خویش احساس نماییم.
کسی نیکی بیند، به هر دو سرای *** که نیکی رساند به خلق خدای